اسم اینجا رو یه روز عوض میکنم. نمیدونم. شاید هم اینکارو نکنم. -بعداًنوشت: اسم فعلیِ وب حین نوشتن همین پست تغییر کرد. همینقدر مودی می‌باشم- تقریبا مطمئن شدم لازمه بنویسم، این یکی بیشتر از خواستنه. لازمه. اجباریه. حتمیه. چون کم کم دارم فراموش میکنم چی‌ام و قراره در آینده چی بشم. لازمه یه جایی به خودم یادآوری کنم کی ام. سلام. من ریحانه‌ام. اسم واقعیم اینه. نمیدونم وقتی داری اینجا رو میخونی من تصمیم گرفتم کی باشم و اسمم اون گوشه چیه. وبلاگ قبلیه رو تبدیل کردم به ویژوال گالری. مثل اینکه جدی جدی قراره اون وبلاگو تا مدتها داشته باشم. از یه سال بیشتر شده که دارم اونجا پست میذارم. باورت میشه؟ خودم باورم نمیشه. کم کم حتی خودم هم نمیتونم جوری که واقعا هستم رو باور کنم. الان. الانی که روبری اسکرین کامپیوتر نشستم و همزمان دارم چای میخورم نمیدونم، نمیدونم منِ الان راضی میشه تغییر کنه یا نه. اصولا آدمِ راحت طلبی ام. قبول دارم خوب نیست. خودمم اینجوری بودنم رو دوست ندارم ولی از طرفی واقعا نمیتونم کاری بکنم. شاید هم میتونم ولی خب هیچکاری نکردن راحت تره.